«ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» .
گفتیم آن روزی که غیبت صورت گرفت، باز باعثش مردم شدند، مردم یک کاری کردند که نعمت ازشان سلب شد و آن روزی که حضور پیدا بشود قبلش مردم عوض شدهاند، «ذلک بان الله لم یک مغیرا نعمة انعمها علی قوم حتی یغیروا ما بانفسهم».
یا میگوید: «ان عدتم عدنا» .اگر شما برگردید ما برمیگردیم
، گاهی هم در توبه را باز میکند و خدا لطفی میکند در آنجا و میگوید: «تاب علیهم لیتوبوا»
ملاحظه وضعیتشان و ضعفشان را کرده است، نظری کرده است، اجازه داده است که دلشان بشکند و توبه کنند، آن هم جایگاه خودش را دارد. پس اصل غیبت که شروع شد از ناشکری شروع شد!!!،
کاری با امام یازدهم کردند شیعیان که با هیچ کدام از امامان نکردند!،
یک نامهای به ایشان نوشتند که پولهایی را که ما خدمتتان فرستادیم شما مقدارش را به ما بگویید در «تحف العقول» حضرت پاسخشان را اینطوری دادند که اگر این امامت امر مستمری است چرا این سؤال از یکی از پدران من نشد، چرا آنها متهم به این معنا نشدند؟ بعد از آن حضرت نپذیرفت و دستور فرمود پرده سیاهی در اتاق ایشان آویختند، مردم میآمدند از پشت پرده سؤال میکردند و میرفتند. این هم پرده غیبت است. این حرکت است، چون خدای تعالی میتوانست آسمانها و زمین رادر یک لحظه خلق کند اما آنها را شش روزه آفرید، در روایت داریم که برای «تانی» است، خداوند «تدرج» را دوست دارد، این متینتر است. پس اول غیبت کبری استبا نواب لاعلی التعیین [غیرمعینی]، که حضرت دیگر تعیین نمیکنند، قلوب مردم به سمتی برود و آمادگیشان و ساختهشدنشان برای ظهور، معنای انتظار این است که هم خودش را فرد آماده کند برای پیوستن به آن حضرت، و هم دیگران را برای این کار تشویق کند و برای این کارمقدمات اماده کند.
در یک مثال کوچک میشود اینطوری مثال زد، امام راحل، قدس سره، در نجف بود و مردم آرزو داشتند بیاید ایران، همکاری با او میکردند با اینکه در بینشان نبود، نوارش را تکثیر میکردند، صحبتش را اشاعه میکردند، ذکر خیر او میکردند.
کاش با هم انقلابی دگر برپا کنیم...باذکر یا مهدی و با رمز یازهرا. انشاالله