معنی اصیل انتظار این است که انسان در خودش زمینه آمادگی برای اطاعت و پیوستن به آن حضرت را پیدا بکند و همچنین زمینه را برای آن حضرت آماده کند. یعنی هم خودش آماده باشد برای پیوستن به آن حضرت، هم برای آن حضرت زمینه سازی بکند. بعضیها یک بعد انتظار را گرفتهاند و آن اینکه میگویند آن حضرت تا نیاید امور اصلاح نمیشود اما اینکه آیا لازم است که ما کاری کنیم تا برای آن حضرت زمینه هموارتر بشود، این را میگویند به ما مربوط نیست، این برداشت غلطی از انتظار است، این یاس است، این انتظار نیست. میگویند از دست ما کاری ساخته نیست. صاحبش میآید خودش امور را اصلاح میکند، خیر از دست شما کاری ساخته است، بعضی جایگاه تقدیر را و جایگاه مقدرات را نشناختهاند، جایگاه تقدیر و مقدرات این نیست که از انسانها سلب اختیار کنند، سلب قدرت کنند، تقدیر جای خودش را دارد، قدرت و اختیار انسان هم جای خودش را دارد و به دلیلی که انسان مختار است و خدا امانت قدرت را به انسان داده است، این زمینه انتظار فراهم میشود. چرا؟ چون آن روزی که آن حضرت میآید اینطور نیست که ایشان از انسانها، سلب قدرت میکند و انسانها را به راهی که میرود مجبور میکند، اگر بنا بر چنین کاری بود نیاز به انتظار نبود، در همان سال وقتی که ایشان چهار ساله بودند، نه، وقتی که ایشان ده یازده ساله بودند یا پانزده ساله بودند یا بیست ساله بودند اگر بنا بر اکراه بود خوب همان موقع اقدام میشد نیاز نبود که این همه زمان بگذرد و قرآن مکررا میفرماید:
«انلزمکموها و انتم لها کارهون،من برحمت وسعادت شما را اجبارمیکنم وشماتنفراظهارمیکنید» 1.
با اینکه شما بدتان میآید و کراهت دارید، شما را به قضیه ملزم بکنیم؟ یا میفرماید:
«انما انت مذکر لست علیکم بمصیطرهمانا تو تذکر دهنده ای و مسلط بر انان نیستی»; 2.
«لست علیهم بوکیلیامبر بگو که من نگهبان شما نیستم» 3.
پس این مجموعهها نشان میدهد که آن حضرت در انتظار مساعد شدن شرایط و اذن پروردگار جل و اعلی است، پروردگار متعال هم برنامهاش این نبوده است که مردم عوض نشدند او عوض کند، چه ظهور، چه غیبت، جزء این آیه هستند: «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم خدا حال هیچ قومی را تغییر نمی دهد مگر اینکه خود قوم تغییر دهند» 4 .
آن روزی که غیبت صورت گرفت، باز باعثش مردم شدند، مردم یک کاری کردند که نعمت ازشان سلب شد
و آن روزی که حضور پیدا بشود قبلش مردم عوض شده.
1)سوره هود 28 2)غاشیه21-22 3)انعام 66
4) رعد11 (انتظار از ایت الله حاءری شیرازی)