روزی سیدی که همسرشان هم سید بودند در راه مشهد بودند که دیدندن فرزندشان نیاز به غذا دارد و مادرشان هم شیر ندارند و هیچ غذایی هم نبود کودک انقدر گریه کرد تا به خواب رفت و مادرش هم که از این وضع ناراحت بود خوابید سپس بیدار شد و شروع کرد به گریه کردن؟!!همسرشان گفتند چرا گریه می کنی گفت :همین الان حضرت ولی عصر_ارواحنا فداه- را دیدم فرمودند:ما عنایت و توجهی کردیم و تو الان شیر داری و می توانی به بچه شیر بدهی من چهارده سال دیگر ظهور و قیام خواهم کرد .و دیدند که بله مادر شیر دارد. ان سید می گفتند:این علامت که درست است این دلیل راست بودن رویا همسرم است این بار من هم گریه ام گرفت که چرا حضرت فرمودند چهار ده سال دیگر؟چگونه چهارده سال صبر کنم؟ان شا الله منظورشان چهارده روز دیگر است خیلی گریه کردم و متوسل شدم وقت خواب فرا رسید و در عالم خواب دیدم حضرت ولی عصر که فرمودن فلانی تو عاشق ما نیستی!عرض کردم :یابن رسول الله من شب و روز از عشق شما می سوزم و می گدازم چگونه عاشق شما نیستم؟حضرت فرمودند:چرا چهارده سال را به چهارده روز تعبیر کردی؟ایا عاشق چهارده روز صبر می کند؟می بایست می گفتی چهارده لحظه ی دیگر!
یعنی چنین انتظاری مطلوب است انتظار یعنی انتظار لحظه به لحظه آن به آن و ثانیه به ثانیه متوقع و منتظر قدم دلدار باش
انتظار مقدم دلدار می باید کشید در وفاداری جفا بسیار می باید کشید