از صمیم قلب بگو امده ام:
گفتیم که انسان منتظر باید مقدماتی را هم در خود فراهم کند و یکی از ان مقدمات و تکالیف اصلاح و تهذیب نفس است
رو به درگاه الهی کن و از صمیم قلب بگو آمده ام اگر گفتند اینجا چرا امدی بگو به کجا روم و به کدام در رو کنم
این ره است دیگر دوم ره نیست این در است و دگر دوم در نیست
اگر گفتند به اذن چه کسی امده ای؟بگو شنیده ام :
بر ضیافتخانه فیض نوالت منع نیست در گشاده است و صلا در داده خوان انداخته
اگر گفتند تا حال کجا بودی؟بگو راه گم کرده بودم.اگر گفتند چه چیزی آوردی؟بگو اولا:
«دل شکسته» که از شما نقل است:
در کوی ما شکسته دلی می خرید و بس بازار خود فروشی از ان سوی دیگر است
و ثانیا:
من گدایم و چه توانم برم بر در شاه طمع بخششم از درگه سلطان من است
اگر گفتند بیرونش کنید بگو:
نمی روم ز دیار شما به کشور دیگر برون کنید از این در درآیم از در دیگر
اگر گفتند این جرات را از که اموختی:بگو از حلم شما
اگر گفتند قابلیت فیض نداری بگو انرا را هم افاضه می فرمایید.
باز اگر از تو اعراض کردند بگو:
به والله به بالله به تالله به حق ایه نصر و من الله
که مو از دامنت دست بر ندیرم اگر کشته شوم الحکم لله
اگر گفتند :گناهکاری بگو اولا شنیدم شما غفارید ثانیا من ملک نیستم ادم زاده ام و ثالثا:
ناکرده گنه در این جهان کیست بگو انکس که گنه نکرده و زیست بگو
من بد کنم و تو بد مکافات دهی پس فرق میان من و تو چیست بگو
اگر گفتند چه می خواهی؟؟؟
بگو:
جز تو مارا هوای دیگر نیست جز لقای تو هیچ در سر نیست*
*استاد حسن زاده