خدا یا خرما؟
هر کس می خواهد با امام زمان اشنا شود رایطه فردی رابطه درونی رابطه ظاهری بر قرار کند باید از خواسته های نفسانی مادی و دنیوس بگذرد هر کجا سر دو راهی گیر کرد بین خدا و خرما خدا را انتخاب کند
بت پرستی از خرما بتی درست کرده بود وآن را پرستش می کرد یک وقت قحطی شد. در قحطی انسان انسان را می خورد می دانید امام رضا چه فرمود؟
«یعیب الناس کلهم زمانا و ما لزماننا عیب سوانا»
مردم دائما می گویند روزگار بد شده. خیر . تو بد شده ای چرا می گویی روزگار بد شده؟زمان سر جایش است. مگر زمان چیست؟یک حرکت وضعی و انتقالی زمان را به وجود می آورد. فرمود:بشر اگر بد شود از گرگ هم بدتر می شود. چرا؟هیچ گاه گرگ گوشت گرگ را نمی خورد اما انسان چه؟ انسان گوشت انسان را می خورد
حالا با خرما بت درست کرده و خرما را به عنوان خدا پرستش می کند قحطی امد تبر گرفت به دستش می رفت جلو می گفت: خوب اگر این خدای توست و او را پرستش می کنی چرا می خواهی او را بشکنی و بخوری ؟اگر چنین کاری
کنی دیگر خدا نداری؟می امد عقب و می گفت :من می خواهم این خدا را پرستش کنم اگر خرما نباشداز گرسنگی می میریم؟چه کنیم؟بین خدا و خرما گیر کرده بود دائما می گفت خدا خرما. تمام مردم دنیا سر خدا و خرما گیر کرده اند. می دانید اخر چه کرد؟ گفت:فعلا این خرما را می خوریم بعد که وعضمان خوب شد یک خدای دیگر می سازیم
یک قدم تا خدا...... از عارفی سوال کردند از اینجا تا نزد خدای منان چقدر راه است؟فرمود یک قدم. تعجب کردند. فرمو د پا بگذاز روی خودت.