داستانهایی از خوبان..
جمعه 84 تیر 31 توسط طلبه
ایت الله مهدوی کنی:روزی پیش اقای شیخ رجبعلب خیاط که از اوتاد بود و مرحوم قمشه ای به ایشان ارادت داشت رفته بودم تا پارچه ای بدهم برایم لباس بدوزد ایشان رو به من رد و گفت:لباس برای چه می خواهی گفتم:می خواهم طلبه شوم گفت:می خواهی طلبه شوی یا ادم؟ گفت:به عنوان پدر پیر سفارش می کنم همیشه به یاد داشته باش در زندگانی کارها را فقط برای خدا انجام بده به تمامی اعمالی که انجام می دهی رنگ خدایی بده حتی به خوردن و خوابیدن: کلام این پیر خیاط اثر خاصی در دل من گذاشت و همواره کلام او را به یاد می اورم و ارزو می کنم چنان باشم که او گفت.
____________________________________________________________________________________
نظر
|
کاش بتونم و بتونید در لحظه لحظه های زندگی منتظر باشیم منتظر حقیقی هر لحظه هر آن منتظر ظهور قبل از اینکه ما مشتاق دیدار اقا باشیم مطمئنا اقا مشتاقه پس بیایم همونی باشیم که اقامون می خوان انشاالله الهم الرزقنی حلاوه ذکرک و لقا ئک و حضور عندک آمین montazeran_zohooor@yahoo.com مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
|