سلام عزيزبزرگوار
حقيقتش دستم به نوشتن نمي ره
من روسياه يه زماني همه دغدغه زندگيم اين شده بود
كه نكنه دل مولامو بشكنم ....نكنه دلشونو خون كنم
ولي............................
خدانكنه كسي مثل من روسياه شرمنده مولا ع بشه
خيلي تلخه ...اززهرحلاحلم تلختر
ومن هرروز وهرآن بااين شرمندگي زندگي مي كنم مثل نفس كشيدن
واي ازدل مولا
افسوس وهزاران افسوس
اغثني ياصاحب الزمان بحرمت امك المظلوم
برا اين روسياهم دعا كنين
اللهم عجل لوليك الفرج